قدیمیها به این ضربالمثل اعتقاد عجیبی دارند که میگوید «از تو حرکت، از خدا برکت!». موضوعی که اهالی محله بحرآباد درباره ساخت مسجدشان، آن را با پوست و گوشت و استخوانشان لمس کردهاند. شاید در هیچ جای ذهنشان خطور نمیکرد که با دست خالی و بدون همراهی و کمک سازمانهای متولی بتوانند پا در مسیر بنا کردن مسجدی بردارند که به آرزوی محالشان تبدیل شده بود، اما یاعلی گفتند و کمر همت را بستند و صفر تا صدش را بهصورت خودیاری برنامهریزی و شروع به ساخت کردند. ساخت و سازی که هر سال ایده جدیدی به آن اضافه شد و به این ترتیب برای رسیدن به موقعیتی که اکنون نظارهگر هستیم، 17 سال رنج و پیگیری در تاریخ هویتی محله ثبت شده است.
آنطور که اهالی روایت میکنند: زمینهای بحرآباد آن زمان دست اربابها بود و از خیلی سال پیش، زمین مسجد را ارباب ده وقف کرده بود. مسجدی با سقف شیروانی به مساحت 200 مترمربع که فقط یک آبدارخانه کوچک داشت. سال 70 اهالی تصمیم گرفتند مسجد را تخریب و مسجد جدید بنا کنند. در گام نخست، کل شیروانی و حلبیهایی که در آن کار شده بود، جمع کرده و برای هزینههای پیشرو به مبلغ 10 میلیون تومان فروختند.
به این ترتیب کار ساخت مسجد جدید با توکل بر خدا و پول حاصل از فروش حلبیها کلیدخورد و مهندس ناظر از هیئت امنای مسجد خواست که از میان خودشان، یک نفر را انتخاب کنند که برای پیگیری امور و تصمیمگیریها فقط با او در میان باشد و به این ترتیب آقای زارع معرفیشد.
حاجی علی زارع که آن زمان 38 سال سن بیشتر نداشته، ماجرای مسجد را اینگونه روایت میکند: از رمضان تا رمضان سال بعد مسجد مهندسیساز به مساحت 400 مترمربع ساخته و اولین نماز اهالی محله روی خاک و گچها اقامه شد. یک سال گذشت تا یک میلیون تومان دیگر بابت گچبری ستونها و سقف هزینه کردیم. چند سال بعد، در و دیوارهای مسجد نقاشی شد. اما سرویس بهداشتی مسجد همان سرویس قدیمی روستایی بود. بعد از مدتی، مساحتی نزدیک به 200 مترمربع را به ساخت سرویس بهداشتی بانوان و آقایان اختصاص دادیم و یک طبقه پایین و یک طبقه بالای آن با هدف درآمدزایی برای مسجد ساخته شد.
یک سال و نیم بعد دو واحد دیگر هم روی آن بنا شد که برای تأمین هزینههای مسجد آنها را اجاره دادیم. این روند ادامه داشت تا اینکه در سالهای بعد در بخشی از زمینی که برای مسجد وقف شده بود، آشپزخانهای احداث و 2 واحد هم بالای آن ساختیم. واحدهای اجارهای در سال 84 به 8 واحد رسیده بود و دیگر دستمان جلوی کسی دراز نبود. آخرین مرحله ساختوساز هم در سال 87 با اضافه کردن 60 متر از طبقه پایین به صحن مسجد و 100 متر دیگر در قسمت تراس طبقه بالا با هزینه 200 میلیون تومان به پایان رسید.
همه این تغییر و تحولها در حالی انجام شد که اهالی بحرآباد و هیئت امنای مسجد تا پیش از آن، هیچ تجربهای در ساخت و ساز نداشتند و همین مسئله آنها را نسبت به هزینهها و زمانبر شدن روند رو پا شدن مسجد نگران میکرد. به ویژه اینکه در این مسیر از حمایت هیچ سازمانی هم بهرهمند نمیشدند. یک بار برای 100 کیسه سیمان به اداره اوقاف مراجعه کردند، اما آنقدر چوب لای چرخشان گذاشتند که اهالی عطای سیمان را به لقایش بخشیدند و از آن به بعد هم دندان لق این جور کمکها را کشیدند و بر کمکهای مردمی و خیران محل متمرکز شدند. آنها که استطاعت مالی نداشتند اما هنر یا تخصصی داشتند، هر کدام نقشی را در قالب کارگر، بنا، گچکار و ... برعهده گرفتند تا کار پیش برود.
حاجی زارع میگوید: آنقدر همدلی و همراهی موج میزد که هیچوقت لنگ پول نماندیم. حتی خانواده شهید بزرگواری در میان اهالی بود که میخواستند در کمک مالی مشارکت کنند، اما از آنجا که از وضعیت نامناسب مالیشان اطلاع داشتیم، تشکر کردیم و قبول نکردیم، ولی پدر شهید گفت: یعنی پول ما لایق صرف کردن برای امور مسجد نیست!؟ و به این ترتیب با اصرار، 10 هزار تومان کمک این خانواده را گرفتیم.
حالا این مسجد یادآور مهرورزی مردمی است که از جان و دل و بیهیچ چشمداشت و گلهای دست بر زانوی خود زدند و ستونهای آن را برپا کردند تا مأمنی برای روزهای غم و شادیشان باشد. چه مراسمهای باشکوهی که در تمام این سالها در آن برگزار شده و خاطره آن در ذهن اهالی بحرآباد مانده است. آنها هر روز برای اینکه ویروس کرونا، این بلای عالمگیر ریشه کن شود و رفت و آمد در مسجد به روال عادی بازگردد و بتوانند دوباره دورهمیهایشان را در مسجد راه بیندازند لحظه شماری میکنند. آبگوشت ظهر عاشورا را با پخت نان خانگی در تنور مسجد بالغ بر دو هزار نفر چشیدهاند. همین پارسال، 30 گوسفند برای این آبگوشت قربانی و بیش از 40 میلیون تومان هزینه شد.در تمام این سالها مغازه حاجی زارع روبهروی مسجد بوده است. او خدا را شکر میکند که شغلش آزاد بوده و امکان آن را داشته که برای پیگیری امور مربوط به مسجد وقت کافی بگذارد. میگوید: خدابیامرزد شهید غلامحسن گذری، روحانی مسجد، که سال 61 به فیض عظیم شهادت نائل شد، همیشه توصیه میکرد «اگر کار را برای خدا کردید، همیشه راضی و شاد خواهی بودید حتی اگر مورد اهانت قرار بگیرید، اما در غیراینصورت صد در صد متضرر خواهید شد!»